هميشه منتظر شنيدن اين کلمات از دهانش بود. هر وقت مسابقه ميدادند، پسر ميبرد. براي دلداري دادن، پسر از پول توجيبيش براي او آبنبات ميخريد. اين آبنباتها خوشمرهترين آبنباتهاي عمرش بودند.
۲ نظر:
ناشناس 2
گفت...
خود قصهی شاه پریون...! مدل امروزی ولی هم چنان خیلی شیرین...
۲ نظر:
خود قصهی شاه پریون...! مدل امروزی ولی هم چنان خیلی شیرین...
خود قصهی شاه پریون...! مدل امروزی ولی هم چنان خیلی شیرین...
ارسال یک نظر