نگرانم نباش، حالم خوبه. يه کم سردمه. دستت درد نکنه، يه پتو روم ميندازي؟
اين آخرين جملات پدرش بود. در اين چند سال تنها آرزويش اين بود که آن بار هم مثل هزاران باري که به حرفش گوش نکرده بود، کنارش نشسته بود و دستش را براي آخرين بار ميفشرد.
۲ نظر:
ZZZZ
گفت...
نمی دونی چه قدر به این concept فکر می کنم که every second counts, every sentence, every word
۲ نظر:
نمی دونی چه قدر به این concept فکر می کنم که every second counts, every sentence, every word
منم همينطور... خيلي
ارسال یک نظر