مورچه چروکيده
چهارشنبه، دی ۲۲، ۱۳۸۹
کفشهای آهنی
به برگ یخزدهی جلوی پایش نگاه کرد. پای چپش را بلند کرد. روی برگ قرار داد و با تمام قوا آن را له کرد. چقدر آسان خرد شد. چقدر آسان توانست آن را نابود کند. چقدر آسان میتوان نابود کرد. چقدر...
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر
پیام جدیدتر
پیام قدیمی تر
صفحهٔ اصلی
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر